فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 248
اي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر ، زار و بيمار غمم راحت جاني به من آر قلب بي حاصل ما را بزن اکسير مراد ، يعني از خاک در دوست نشاني به من آر در کمينگاه نظر با دل خويشم جنگ است ، ز ابرو و غمزه او تير و کماني به من آر در غريبي و فراق و غم دل پير شدم ، ساغر مي ز کف تازه جواني به من آر منکران را هم از اين مي دو سه ساغر بچشان ، وگر ايشان نستانند رواني به من آر ساقيا عشرت امروز به فردا مفکن ، يا ز ديوان قضا خط اماني به من آر
دلم از دست بشد دوش چو حافظ مي گفت
،
کاي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر
تعبیر:
غم و اندوهی بر قلبت چنگ انداخته است. از کسی دور شده ای و در انتظار به سر می بری. اما شب های انتظار به پایان می رسد و هر غم و اندوهی به خوشی و خرمی مبدل خواهد شد.
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 495
مي خواه و گل افشان کن از دهر چه مي جويي ، اين گفت سحرگه گل بلبل تو چه مي گويي مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقي را ، لب گيري و رخ بوسي مي نوشي و گل بويي شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن ، تا سرو بياموزد از قد تو دلجويي تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد ، اي شاخ گل رعنا از بهر که مي رويي امروز که بازارت پرجوش خريدار است ، درياب و بنه گنجي از مايه نيکويي چون شمع نکورويي در رهگذر باد است ، طرف هنري بربند از شمع نکورويي آن طره که هر جعدش صد نافه چين ارزد ، خوش بودي اگر بودي بوييش ز خوش خويي
هر مرغ به دستاني در گلشن شاه آمد
،
بلبل به نواسازي حافظ به غزل گويي
تعبیر:
از زندگی خود بهره ی لازم را بگیر. بیهوده خود را به خاطر مال و ثروت دنیا و افکار پوچ، دچار رنج و زحمت نکن. فرصتها را غنیمت بدان و آنها را بیهوده از دست نده. زندگی دارای نشیب و فراز بسیار است. اگر امروز به کام تو است فردا ممکن است با ندانم کاری ها دچار رنج و مصیبت شوی.
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 3
اگر آن ترک شيرازي به دست آرد دل ما را ، به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را بده ساقي مي باقي که در جنت نخواهي يافت ، کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را فغان کاين لوليان شوخ شيرين کار شهرآشوب ، چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان يغما را ز عشق ناتمام ما جمال يار مستغني است ، به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روي زيبا را من از آن حسن روزافزون که يوسف داشت دانستم ، که عشق از پرده عصمت برون آرد زليخا را اگر دشنام فرمايي و گر نفرين دعا گويم ، جواب تلخ مي زيبد لب لعل شکرخا را نصيحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند ، جوانان سعادتمند پند پير دانا را حديث از مطرب و مي گو و راز دهر کمتر جو ، که کس نگشود و نگشايد به حکمت اين معما را
غزل گفتي و در سفتي بيا و خوش بخوان حافظ
،
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثريا را
تعبیر:
در زندگی با خیال راحت و آسوده زندگی کن و به آنچه داری راضی و خشنود باش و حریص نباش زیرا حرص و آز سرانجام رسوایی و بدنامی به بار می آورد. با پیران و بزرگان مشورت کن و از تجربه های آنان استفاده کن
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 63
روي تو کس نديد و هزارت رقيب هست ، در غنچه اي هنوز و صدت عندليب هست گر آمدم به کوي تو چندان غريب نيست ، چون من در آن ديار هزاران غريب هست در عشق خانقاه و خرابات فرق نيست ، هر جا که هست پرتو روي حبيب هست آن جا که کار صومعه را جلوه مي دهند ، ناقوس دير راهب و نام صليب هست عاشق که شد که يار به حالش نظر نکرد ، اي خواجه درد نيست وگرنه طبيب هست
فرياد حافظ اين همه آخر به هرزه نيست
،
هم قصه اي غريب و حديثي عجيب هست
تعبیر:
در راهی که قدم نهاده ای هزاران رقیب داری که باید از میدان به در کنی. احساس غریبی می کنی اما به همین زودی چشمت به جمال یار روشن می شود و همگان برای اینوصل جشن خواهند گرفت. هیچ دردی نیست که درمان نداشته باشد. طبیب درد تو هم رسیدن به یار است.
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 401
چون شوم خاک رهش دامن بيفشاند ز من ، ور بگويم دل بگردان رو بگرداند ز من روي رنگين را به هر کس مي نمايد همچو گل ، ور بگويم بازپوشان بازپوشاند ز من چشم خود را گفتم آخر يک نظر سيرش ببين ، گفت مي خواهي مگر تا جوي خون راند ز من او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود ، کام بستانم از او يا داد بستاند ز من گر چو فرهادم به تلخي جان برآيد باک نيست ، بس حکايت هاي شيرين باز مي ماند ز من گر چو شمعش پيش ميرم بر غمم خندان شود ، ور برنجم خاطر نازک برنجاند ز من دوستان جان داده ام بهر دهانش بنگريد ، کو به چيزي مختصر چون باز مي ماند ز من
صبر کن حافظ که گر زين دست باشد درس غم
،
عشق در هر گوشه اي افسانه اي خواند ز من
تعبیر:
راه های مختلفی را آزموده ای ولی به نتیجه ی مطلوب نرسیده ای. ناامید و مأیوس نباش. دوباره سعی کن. اگر دوباره شکست خوردی نگران نباش. دنیا به آخر نمی رسد. مرد را برای نبرد با سختی ها آفریده اند و پیروزی، میوه ی شیرین هر تلاش و کوششی است.
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 165
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد ، قضاي آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد رقيب آزارها فرمود و جاي آشتي نگذاشت ، مگر آه سحرخيزان سوي گردون نخواهد شد مرا روز ازل کاري بجز رندي نفرمودند ، هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد خدا را محتسب ما را به فرياد دف و ني بخش ، که ساز شرع از اين افسانه بي قانون نخواهد شد مجال من همين باشد که پنهان عشق او ورزم ، کنار و بوس و آغوشش چه گويم چون نخواهد شد شراب لعل و جاي امن و يار مهربان ساقي ، دلا کي به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
مشوي اي ديده نقش غم ز لوح سينه حافظ
،
که زخم تيغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
تعبیر:
اگر به خدا ایمان داشته باشی همه ی غمها و رنجها را می توانی تحمل کنی. در کنار شادی ها، رنج و غم نیز وجود دارد. از کینه ی حسودان نرنج و سعی کن که با عقل و درایت با آن برخورد کنی. به ایمان و عقل خود تکیه کن.
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 478
نوش کن جام شراب يک مني ، تا بدان بيخ غم از دل برکني دل گشاده دار چون جام شراب ، سر گرفته چند چون خم دني چون ز جام بيخودي رطلي کشي ، کم زني از خويشتن لاف مني سنگسان شو در قدم ني همچو آب ، جمله رنگ آميزي و تردامني دل به مي دربند تا مردانه وار ، گردن سالوس و تقوا بشکني
خيز و جهدي کن چو حافظ تا مگر
،
خويشتن در پاي معشوق افکني
تعبیر:
چرا بیهوده غم روزگار را می خوری؟ زندگی در گذر است و شادی ها و غم های آن نیز می گذرد و پایدار و باقی نخواهد ماند. انسان عاقل کسی است که از ریاکاران و دروغگویان بپرهیزد تا زندگی آرام و بی دردسری داشته باشد. غرور و تکبر را از خود دور کن و با خانواده ی خود، زندگی خوبی را بگذران.
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 243
بوي خوش تو هر که ز باد صبا شنيد ، از يار آشنا سخن آشنا شنيد اي شاه حسن چشم به حال گدا فکن ، کاين گوش بس حکايت شاه و گدا شنيد خوش مي کنم به باده مشکين مشام جان ، کز دلق پوش صومعه بوي ريا شنيد سر خدا که عارف سالک به کس نگفت ، در حيرتم که باده فروش از کجا شنيد يا رب کجاست محرم رازي که يک زمان ، دل شرح آن دهد که چه گفت و چه ها شنيد اينش سزا نبود دل حق گزار من ، کز غمگسار خود سخن ناسزا شنيد محروم اگر شدم ز سر کوي او چه شد ، از گلشن زمانه که بوي وفا شنيد ساقي بيا که عشق ندا مي کند بلند ، کان کس که گفت قصه ما هم ز ما شنيد ما باده زير خرقه نه امروز مي خوريم ، صد بار پير ميکده اين ماجرا شنيد ما مي به بانگ چنگ نه امروز مي کشيم ، بس دور شد که گنبد چرخ اين صدا شنيد پند حکيم محض صواب است و عين خير ، فرخنده آن کسي که به سمع رضا شنيد
حافظ وظيفه تو دعا گفتن است و بس
،
دربند آن مباش که نشنيد يا شنيد
تعبیر:
با دوستان مهربان خود صادق و بی ریا باش. هر کس را محرم اسرار خود قرار نده. به سخنان بزرگان و دوستان مطمئن گوش کن و از سختیها و رنج های روزگار مأیوس و نا امید نباش.
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 470
سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي ، دل ز تنهايي به جان آمد خدا را همدمي چشم آسايش که دارد از سپهر تيزرو ، ساقيا جامي به من ده تا بياسايم دمي زيرکي را گفتم اين احوال بين خنديد و گفت ، صعب روزي بوالعجب کاري پريشان عالمي سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل ، شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمي در طريق عشقبازي امن و آسايش بلاست ، ريش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمي اهل کام و ناز را در کوي رندي راه نيست ، ره روي بايد جهان سوزي نه خامي بي غمي آدمي در عالم خاکي نمي آيد به دست ، عالمي ديگر ببايد ساخت و از نو آدمي خيز تا خاطر بدان ترک سمرقندي دهيم ، کز نسيمش بوي جوي موليان آيد همي
گريه حافظ چه سنجد پيش استغناي عشق
،
کاندر اين دريا نمايد هفت دريا شبنمي
تعبیر:
نا امید و مأیوس نباش. تحمل رنج و زحمت، عاقبت انسان را به هدف خود می رساند. به تنهایی نمی توانی با مشکلات دست و پنجه نرم کنی. بهتر است که با دوستان مشفق راز خود را در میان بگذاری و از آنان چاره جویی کنی. صبور و مقاوم باش و از رویارویی با مشکلات شانه خالی نکن. به خدا توکل کن که گفته اند پایان شب سیاه، سپیدی است.
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 419
وصال او ز عمر جاودان به ، خداوندا مرا آن ده که آن به به شمشيرم زد و با کس نگفتم ، که راز دوست از دشمن نهان به به داغ بندگي مردن بر اين در ، به جان او که از ملک جهان به خدا را از طبيب من بپرسيد ، که آخر کي شود اين ناتوان به گلي کان پايمال سرو ما گشت ، بود خاکش ز خون ارغوان به به خلدم دعوت اي زاهد مفرما ، که اين سيب زنخ زان بوستان به دلا دايم گداي کوي او باش ، به حکم آن که دولت جاودان به جوانا سر متاب از پند پيران ، که راي پير از بخت جوان به شبي مي گفت چشم کس نديده ست ، ز مرواريد گوشم در جهان به اگر چه زنده رود آب حيات است ، ولي شيراز ما از اصفهان به
سخن اندر دهان دوست شکر
،
وليکن گفته حافظ از آن به
تعبیر:
هنوز بی تجربه و خام هستی و صبر و تحمل نداری. با اندک ملایمتی نا امید و مأیوس می شوی. بدان که هیچ کاری بدون رنج و تلاش به مقصود نمی رسد. با انسان های با تجربه و دانا مشورت کن. به زودی به مراد خود می رسی، اگر صبر کنی و زودرنج و ترسو نباشی.
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 365
عمريست تا به راه غمت رو نهاده ايم ، روي و رياي خلق به يک سو نهاده ايم طاق و رواق مدرسه و قال و قيل علم ، در راه جام و ساقي مه رو نهاده ايم هم جان بدان دو نرگس جادو سپرده ايم ، هم دل بدان دو سنبل هندو نهاده ايم عمري گذشت تا به اميد اشارتي ، چشمي بدان دو گوشه ابرو نهاده ايم ما ملک عافيت نه به لشکر گرفته ايم ، ما تخت سلطنت نه به بازو نهاده ايم تا سحر چشم يار چه بازي کند که باز ، بنياد بر کرشمه جادو نهاده ايم بي زلف سرکشش سر سودايي از ملال ، همچون بنفشه بر سر زانو نهاده ايم در گوشه اميد چو نظارگان ماه ، چشم طلب بر آن خم ابرو نهاده ايم
گفتي که حافظا دل سرگشته ات کجاست
،
در حلقه هاي آن خم گيسو نهاده ايم
تعبیر:
با همه ی توان خود در راه مقصود تلاش و کوشش کن و اعتنایی به حرف دیگران نکن. آنچه که بدست آورده ای با سعی و تلاش خودت به دستت رسیده، پس مراقب باش تا آن را به آسانی از دست ندهی.
فال حافظ روزانه جمعه 25 آبان 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 168
گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد ، بسوختيم در اين آرزوي خام و نشد به لابه گفت شبي مير مجلس تو شوم ، شدم به رغبت خويشش کمين غلام و نشد پيام داد که خواهم نشست با رندان ، بشد به رندي و دردي کشيم نام و نشد رواست در بر اگر مي طپد کبوتر دل ، که ديد در ره خود تاب و پيچ دام و نشد بدان هوس که به مستي ببوسم آن لب لعل ، چه خون که در دلم افتاد همچو جام و نشد به کوي عشق منه بي دليل راه قدم ، که من به خويش نمودم صد اهتمام و نشد فغان که در طلب گنج نامه مقصود ، شدم خراب جهاني ز غم تمام و نشد دريغ و درد که در جست و جوي گنج حضور ، بسي شدم به گدايي بر کرام و نشد
هزار حيله برانگيخت حافظ از سر فکر
،
در آن هوس که شود آن نگار رام و نشد
تعبیر:
با همه ی سعی و کوشش به مقصود خود نرسیده ای اما نا امید نباش. با تعمق در گذشته و پیدا کردن نقطه ی ضعف خود می توانی به جبران مافات بپردازی. مشکلی نیست که آسان نشود.